🔹پیشگیری از ممانعتهای محلی نیازمند تعریف چهارچوب اجرایی
📌معدنکاران در تمام دنیا معمولاً با «معارضینی» مواجه میشوند که در محل «زندگی» میکنند و باید با گذشت زمان درک خود را از حساسیتهای موجود بالا برده و به بهترین نحو مدیریت و تعادل نیازهای اقتصادی خود را با ملاحظات زیستمحیطی و سنتهای فرهنگی مردم مناطقی که در آن فعالیت میکنند گسترش دهند.
📌معدنکاران برای دستیابی به ثبات ابتدا باید ارتباط مؤثری را با مناطقی که در آن کار میکنند برقرار کنند تا بتوانند مسائل و چالشها را باتوجهبه آگاهی صحیح از منطقه و مردم آن، در قالب احترام به گفتوگو بگذارند. فقط با گذر از این مرحله است که سرمایهگذاران و فعالان معدنی میتوانند نیازها و چشمانداز فرهنگی، زیستمحیطی و اقتصادی را به تعادل برسانند
واضح است که بهدلیل تنوع شرایط مردم بومی، برقراری و ایجاد روابط با آنها نمیتواند یک رویکرد واحد داشته باشد.
📌ابزارهای اجتماعی صرفاً برای ایجاد روابط خوب بین معدنکار و جامعهی محلی نیستند، بلکه وسیلههایی برای کمک به معدنکاران در ایجاد یا بهبود روند ایجاد رابطه با شیوهای محترمانه و مثبت هستند.
به نظر میرسد در کشور ما ابزار یا چهارچوبی برای غلبه بر چالشهای اجتماعی وجود ندارد؛ زیرا مطالعه رسمی دراینخصوص وجود ندارد و چهارچوب مشخصی نیز خلق نشده است تا با استفاده از آن بتوانیم بر چالشهای محلی غلبه کنیم و نقاط ضعف را به نقاط قوت و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم.
📌از طرفی تجربیات معدنکارانی که قادر بودهاند در جامعهی میزبان با موفقیت معدنکاری کنند حاکی از این مسئله است که معدنکارانی که درمقابل روابط احترامآمیز و سازنده با بومیان سرزمینهایی که معدنکاری در نزدیکی آنها به اجرا درمیآیند، احساس مسئولیت میکنند، نیاز دارند تا درزمان اجراییشدن عملیات معدنی حقوق و منافع مردم بومی را با احترام حفظ کنند و جوامع آسیبدیده از انجام عملیات معدنی را از حقوق خود بهرهمند نمایند.
📌درعینحال که اذعان و احترام به حقوق و منافع مردم و جوامع محلی باید بهعنوان اولین وظیفهی مسئولیت اخلاقی تلقی شود، دلایل قدرتمند تجاری نیز وجود دارد که معدنکاران را مجاب کند تا برای انجام کارهای مفید و مؤثر در این زمینه اقدام نمایند.
📌آن دسته از معدنکارانی که به مردم بومی و حقوق آنها احترام میگذارند و بهدنبال تحویل نتایج مثبت توسعه هستند، در توافق با بومیان و موافقتهای دولت برای دسترسی به منابع طبیعی و تضمین این موضوع مسیر سادهتری را خواهند پیمود.
📌درحالحاضر به رسمیت شناختن حقوق بومیان و بحث دربارهی شرایطی که توسعهی مواد معدنی در سرزمین آنها ایجاد میکند در کشورهای مختلف جهان در حال افزایش است. در برخی موارد این کار به یک حق قانونی مجاز برای اعطای رضایت یا عدم رضایت بومیان تبدیلشده است.
📌معدنکارانی که اعتبار ضعیف یا تجربه کمتری برای برخورد با مردم بومی دارند بهاحتمال زیاد دچار عقبماندگی و رویارویی با مشکلات در مذاکره با آنها و همچنین نهاییشدن موافقتنامهها ازجمله مجوز اجتماعی معدنکاری میشوند.
📌چنانکه موارد متعدد پیشآمده بیانگر این است که معدنکارانی که به حقوق و منافع بومیان احترام نمیگذارند بیشتر درگیر اختلافات محلی و منطقهای میشوند. این مسئله علاوه بر آزار و اذیتها میتواند منجر به آسیبدیدن شهرت معدنکاران در سطوح ملی و بینالمللی و همچنین خسارتهای مالی مستقیم و غیرمستقیم چشمگیری شود.
📌در مقابل، در صورت نشاندادن توانایی کنترل، مزایای قابلتوجهی برای فعالان این حوزه در منطقهی عملیاتیشان وجود دارد؛ این مزایا شامل بهبود روابط با دولتها و سازمانهای ملی و بینالمللی و تعامل سازندهتر با گروهها و جوامع محلی است.
📌از بسیاری جهات، آنچه که به منزلهی عملکرد خوب معدنکاران دررابطهبا مردم بومی محسوب میشود، برای مردم غیربومی نیز همان نتیجه را دارد. صرفنظر از محل معدنکاری، هدف معدنکاران مسئول، پیشگیری از اثرات منفی بر جوامع و بهجای گذاشتن آثار و میراث مثبت است.
📌اصل اساسی، همکاری خوب در همهی سطوح است و روشهای زیادی برای شناسایی و تحقق فرصتهای توسعهی روابط با مردم بومی و غیربومی بهکارگرفته خواهد شد؛ بااینوجود، عناصر رایج، دلایل قانعکنندهای برای تدوین راهنماهای اجرایی و کاربردی دارند که بهطور خاص بر روی مردم بومی و معدن متمرکز شدهاند.
اولاً امروزه این موضوع که مردم بومی دارای حقوق و منافع متمایز و سطح انتظارات درحالرشد هستند و توسط معدنکاران مسئول، محترم شمرده میشوند، در سطح بینالمللی در حال گسترش است.
ثانیاً بهصورت قانونی یا به شیوههای سنتی یا ترکیبی از هر دو، مردم بومی اغلب رابطهای خاص با زمین، سرزمین و منابع موجود در آنها دارند که میتواند تعهدات خاص و نیز طیف وسیعی از چالشهای منحصربهفرد و گاهی اوقات «فرصتهای منحصربهفرد» برای معدنکاران ایجاد کند که باید آنها را احساس و درک کرد.
ثالثاً مردم محلی اغلب دارای ویژگیهای فرهنگی، ساختارهای حکومتی و روشهای سنتی تعامل و تصمیمگیری هستند که آنها را از جمعیت غیربومی متمایز میکند و معدنکاران نیاز دارند که از شیوههایی از تعامل استفاده کنند که به این ویژگیها حساس باشند. رابعاً مردم بومی بهلحاظ تاریخی در سرزمین خود دچار محرومیت و تبعیضهای محسوس یا غیرمحسوس شدهاند که نسبت به بخشهای دیگر جامعهی ملی محرومتر حساب میشوند و آنها بهاحتمال زیاد در برابر اثرات منفی تحولات، آسیبپذیر هستند؛ خصوصاً آن دسته از جوامعی که فعالیتهای معدنی تأثیر معکوسی بر روی فرهنگ و منابع طبیعی آنها دارد
رداختن به این مسائل نیازمند توجه ویژه به منافع و حقوق گروههای بومی در تمام مراحل چرخهی یک پروژهی معدنی است.
🔹ازلحاظ ساختاری، چهارچوب یا راهنمای تعامل معدنکار و مردم محلی باید موارد زیر را پوشش دهد:
1- تعامل و مشارکت بومی: تعامل بین مردم بومی و معدنکار باتوجهبه موضوعاتی از قبیل مشارکت مردم محلی در فرایند تصمیمگیری و توصیههای ویژه برای تعامل مؤثر و عملی با بومیان که برخی از چالشهای کلیدی تعامل مؤثر را برجسته کرده است.
2- آمادهکردن زمینه: تمرکز بر مراحل اولیهی برقراری ارتباط و اطلاعات موردنیاز معدنکاران برای تسهیل تعامل و ایجاد رویکرد مناسب برای مقابله با تأثیر واقعی و پیشبینیشدهی یک پروژهی معدنی و نحوهی تأثیر هرگونه اثرات منفی احتمالی.
3- توافقنامهها: در این بخش باید مشخص شود که چگونه معدنکاران و جوامع محلی میتوانند توافقنامههای رسمی را برای برقراری یک ارتباط مؤثر منعقد کنند؛ ازجمله، توافقنامههای اولیه که میتواند زیربنای پلههای ایجاد توافقنامهی بلندمدت باشد و ممکن است دربرگیرندهی تمام مراحل معدنکاری باشد.
4- مدیریت اثرات و بهاشتراکگذاری مزایا: شامل برخی از جنبههای عملی مدیریت مؤثر پروژههای معدنی ازجمله حفظ سایتها و سنتهای فرهنگی محلی، به اشتراک گذاشتن منافع ناشی از معدنکاری و ایجاد فرصتهایی برای توسعهی اقتصادی جامعهی محلی میشود.
5- برخورد با شکایات: راهبُردها و سازوکارهایی برای رسیدگی به مسائل مربوط به جامعه و نگرانیها در ارتباط با پروژههای معدنی