از این‌رو قدمت مالیات و مالیات‌ستانی را می‌توان به زمان تشکیل اولین حکومت‌ها مرتبط دانست اما بعد از انقلاب صنعتی در اروپا و با تأخیری چند دهه‌ای در ایران مالیات‌های نوین و نوپدید، رفیق ناخواسته تولید و تجارت شدند. وابستگی اقتصاد ایران به نفت از زمان پهلوی دوم به شکل ملموسی خود را نشان داد و درآمدهای نفتی به‌عنوان پرچمدار اقلام بودجه‌‌‌‌‌‌‌ای عاملی بود تا همواره درآمدهای مالیاتی فرزند ناتنی قوانین بودجه‌کشور باشد.  در این یادداشت هدف بیان اهمیت درآمدهای مالیاتی در بودجه‌نیست، بلکه هدف آن بیان این موضوع است که این بی‌‌‌‌‌‌‌توجهی موجبات تولد فرزند ناقص‌الخلقه‌ای به‌نام «نظام مالیات‌ستانی ایران» شد که عدم‌توانایی آن در انجام وظایف ذاتی‌اش امروز گریبان تولید-تجارت، خدمات و کل اقتصاد ایران، از جمله بخش‌خصوصی را گرفته و هر تلاشی برای ترمیم نواقص و افزایش توانمندی آن گاهی وضع را بدتر کرده‌است. از این منظر باید توجه داشته باشیم که تغییرات تکنولوژیکی و بروز فناوری‌های نوین هم باعث‌شده روابط اقتصادی، مالی و به‌طور ویژه روابط پولی نیز دچار تحول بنیانی شود و این لزوم بروز رسانی ساختار و نظام مالیاتی را در همراهی با این تغییرات دوچندان کرده‌است.

اقتصاد بحران‌زده و در جنگ با محدودیت‌های حاصل از تحریم‌ها هرچند در تلاش است که نیمه‌جان خود را حفظ کند اما همزمان باید با قوانینی همراهی و همزیستی کند که هیچ نشانی از تغییر و انطباق و انعطاف در مسیر مشکلات ناشی از تحریم را ندارد.

 

امروز تولیدکننده دل خوش کرده‌است که فرآیند دادرسی مالیاتی بعد از سال‌ها انتظار به سمت عدالت بیشتر حرکت کرده اما آنچه در عمل اتفاق‌افتاده از دست‌دادن همان استاندارد‌های ضعیف قبلی است، پس از گذشت بیش از یک سال‌از اجرایی‌شدن تغییرات ماده‌۲۴۴ قانون مالیات‌های مستقیم هنوز نه سامانه‌ای طراحی و اجرا شده و نه تبصره‌های ماده‌مذکور به اجرا رسیده‌اند. اما اتاق بازرگانی به‌عنوان نماینده فعالان اقتصادی که آثار فعالیت آنها جان گرفته در اقتصاد منبعث از همین قوانین است و اساسا درجه کارآمدی قوانین را فعالیت همین فعالان تعیین می‌کند، نباید جایگاهی هرچند کوچک و البته بدون آنکه خدشه‌ای به اختیارات حاکمیتی قوای سه‌‌‌‌‌‌‌گانه وارد آورد، داشته باشد؟ چیزی که در این میان برای مودی مالیاتی مانده کشاکش مدیریت‌های حل‌اختلاف مالیاتی است و ادارات کل امور مالیاتی و هیات‌هایی که هنوز هم؛ در واقع عمل رسمیتی ندارند و آرایی که برخلاف نص صریح قانون هنوز با محوریت نماینده بند‌یک ماده‌۲۴۴ نوشته می‌شوند